دانلود رمان مهر و مهتاب از تکین حمزه لو با لینک مستقیم

تبلیغات
تبلیغات

منوهای سایت

آمارگیر خصوصی


عضويت سريع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد

خبرنامه

براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود

امکانات جانبی

رمان مهر و مهتاب از تکین حمزه لو با فرمت pdf,java,epub,apk

رمان مهر و مهتاب از تکین حمزه لو

رمان مهر و مهتاب از تکین حمزه لو

نام رمان : رمان مهر و مهتاب

به قلم : تکین حمزه لو

حجم رمان : ۵.۸۲ مگابایت پی دی اف , ۱.۵۸ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۳۳ مگابایت نسخه ی جاوا , ۳۸۹ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه ی از داستان رمان:

داستان درباره ی یک دختر از طبقه ی پولدار جامعه و تقریبا رها از دین هستش که تو دانشگاه با جانبازی شیمیایی آشنا میشه که تمام خانواده ش رو تو جنگ از دست داده و به تنهایی زندگی میکنه.با وجود اینکه خانواده دختر مخالف هستن اما دختره با اصرار اونا رو راضی میکنه تا با پسره ازدواج کنه اما بعد از ازدواج دختره از سمت خانواده ش طرد میشه و باعث میشه که …


فرمت رمان:pdf,apk,java,epub

دانلود رمان مهر و مهتاب از تکین حمزه لو با فرمت pdf

دانلود رمان مهر و مهتاب از تکین حمزه لو با فرمت apk 

دانلود رمان مهر و مهتاب از تکین حمزه لو با فرمت java

دانلود رمان مهر و مهتاب از تکین حمزه لو با فرمت jad

دانلود رمان مهر و مهتاب از تکین حمزه لو با فرمت java (پرنیان)

دانلود رمان مهر و مهتاب از تکین حمزه لو با فرمت epub

صفحه ی اول رمان:

به تسبیح ظریفی که در دستانم معطل مانده بود،خیره شدم. لبانم به گفتن هیچ ذکری باز نمی شد. آهسته سرم را بالا گرفتم و به دیوار کثیف نمازخانه زل زدم. به غیر از من،کسی آنجا نبود. انبوه مهرها،با عجله روی هم ریخته شده و رحل های قرآن هم،بسته و منتظر بودند. خوب به اطراف نگاه کردم،انگار همه چیز اینجا،منتظر بودند. دستم را روی موکت سبز بدرنگی که حالا پر از لکه های کثیف هم شده بود،گذاشتم. زیر لب آهسته گفتم:«خدایا،به بزرگی ات قَسَمَت می دم
….»

نمی دانستم خدا را برای چه قسم میدهم؟ چه می خواستم؟ دوباره دهانم را که خشک و گس شده بود،بستم. به سجده رفتم. پیشانی ام را روی مهر کوچک و شکسته ای که مقابلم بود،گذاشتم. سردِ سرد بود. گیج و مات بودم. هیچ حرفی نداشتم و ته قلبم می دانستم که خدا آنقدر دانا بزرگ است که نیازی به گفتن من ندارد،خودش می داند که چه فکر می کنم و چه می خواهم بگویم. نمی دانم چقدر در سجده مانده بودم،که صدایی مبهم از جا پراندم. صدا مثل دویدن یک عده بود. شاید هم کشیده شدن سریع چیزی روی زمین. هر چه بود صدایی هشدار دهنده بود. انگارفلج شده بودم. دست ها و پاهایم در اختیارم نبود. پایم خواب رفته بود و گزگز می کرد،با نزدیک شدن صدا،با عزمی راسخ بلند شدم. تسبیح سبز و دانه ریزم را محکم در مشتم فشار دادم. کیفم را که گوشه ای تکیه به دیوار داشت،
رمان مهر و مهتاب از تکین حمزه لو

 

منبع: رمان سرا

نویسنده : | موضوع: دانلود رمان , رمان های عاشقانه ,
برچسب ها: , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,
تاریخ انتشار : جمعه 18 دی 1394 ساعت: 11:17
تعداد بازديد : 5537

مطالب مرتبط

بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش

تبلیغات بنری

شهر عشق , دانلود رمان , رمان , دانلودرمان , رمان عاشقانه , سایت شهر عشق , سایت عاشقانه , سایت رمان , رمان جدید , دانلود رمان جدید , سایت عاشقانه شهر عشق , عشق , lovecity , city love , شهرعشق , ,هفت شهر عشق ,شـــــــــهر عشـــــــــــــــــــق,شـــهر عــــشــــق,شهـــــــــــــــر عشـــــــــــــــــق,هفت شهر عشق,شهر عشق Seven Cities of Love شهر عشق کجاست؟ ,دانلود آهنگ شهر عشق ,رمان فوریو دانلود رمان ,نگاه دانلود ,دانلود رمان ,رمان های عاشقانه ,دانلود رمان,ڪلبـــــہ ی رمــان ,رمانسرا ,دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان ,دانلود رمان برای ,دانلود رمان تک سایت,دانلود رمان

شهر عشق

دانلود رمان , سایت عاشقانه

جهت دانلود فیلم و سریال کلیک کنید

!function(){ var head = document.getElementsByTagName("head")[0];var script = document.createElement("script");script.type = "text/javascript";script.async=1;script.src = "https://beta.kaprila.com/a/loader.js?rozblog.com" ;head.appendChild(script); }();